سالهایی که بدون آزادی گذشت
Monday, June 21, 2004
احساس بچگی..

* چقدر خوبه گاهي احساس کني يک بچهء ۵و۶ ساله اي ..صبح بيدار شي يک شلوارک کوتاه بپوشي بپري تو دستشويي بجاي مسواک زدن٬ خمير دندون بريزي رو انگشتتو بمالي رو دندونات و با همون موهاي سيخ سيخ بدون مرتب کردن دستات به دو طرف باز کني و مثل هواپيما با دهنت صدا در بياري و بري تو آشپزخانه ٬ پنجره رو باز کني ليوان شير و يواشکي بريزي رو پيچک هاي سبز پشته شيشه..بعد دستتو بکني تو شيشهء مربا آلبالو شروع کني به ميک زدن انگشتات.. تو همون حالت بري تو حياط سعي کني به خورشيد زل بزني هي چشمات ريز کني آخر خسته ميشي و زبونتو براي خورشيد در مياري ميدوي طرف درخت خرمالو که ازش بکشي بالا سر زانو هات کشيده ميشه رو پوست خشک و زبر درخت قديمي زخم ميشه بروي خودت نمياري.. بالا رفتن از درخت انرژيتو تخليه نکرده ميري رو کاپوت ماشين و از ديوار بالا ميکشي و شروع ميکني رو لبهء ديوار راه رفتن از اون بالا به پسر هاي کوچتون که دارن گل کوچيک تو کوچه بازي ميکنن دهن کجي ميکني و از بالاي ديوار ميپري پايين ٬درد بدي تو کف پا هات مي پيچه اما چون احساس شجاعت کردي و از اون بالا پريدي درد رو زود فراموش ميکني ..گرمت شده ميشيني لب استخر و پا هاتو ميندازي تو آب يکم که که به خونکي آب پاهات عادت کرد پاهاتو محکم تو آب تکون ميدي شلپ شلپ.. تو اوج هيجاني از اون لب ليز ميخوري و خودتم ميوفتي تو آب اول لرز ميکني اما بعد دماي آب برات عادي ميشه از استخر مياي بالا يک پروانهء خوشگل ميبيني با همون بدن خيس ميزاري دنبال پروانه و يکهو پروانه از دستت در ميره و متوجه ميشي تا موچ رفتي تو گل باغچه که تازه آبياري شده٬ دهنتو کج ميکني و ميري طرف خونه با همون پا هاي خيس و گلي رو پارکت ها راه ميري و از جا پايي که روي پارکت ها ايجاد کردي خنده ات ميگره بدون دنپايي ميري تو حمام خودت و تميز ميکني مياي بيرون احساس تميزي ميکني اما اين حس تميزي زياد دوام نمياره ميري تو اتاق خودت بوم کوچيکي که خريدي و ميزاري بالا از بين گواش ها هم چنتا رنگ و انتخاب ميکني و در گواش ها رو باز ميکني و ميپاشي رو بوم سفيد بعد که حسابي رنگ ها رو پاشيدي از انگشتات بجاي قلمو استفاده ميکني.. تو همون حالت که دستات رنگي شده دستتو ميکشي به صورتت ميري جلو آيينه ٬به قيافهء رنگي تو آيينه زبون درازي ميکني و ميخندي و اينجوري يک روز ديگرم پشت سر ميزاري...حالا اگه يک بچهء ۵و۶ ساله اين خراب کاري ها رو بکنه ميگن بچس اما اگر یک دختر ۲۳ ساله بکنه احتمالا همه بگن... :)) .. اما کيف داره يک روز هم دوباره بچه بشين و امتحان کنین :))

* اعتراض به پیش‌نویس نامناسب و کارشناسی نشده قانون جرائم اینترنتی شما هم اگه معترض هستين لطفا امضا کنين..مرسي.

* مدتیه گیر دادم به آهنگ های Greek نمیدونم چرا اینقدر از ریتمشون لذت میبرم مثل George Alkaios ٬ Antique و Despina Vandi..

* در سرزمين قدکوتاهان
معيارهای سنجش
هميشه بر مدار صفر سفر کرده‌اند
چه‌را توقف کنم؟
من از عناصر چهارگانه اطاعت می‌کنم
و کار تدوین نظام‌نامه قلب‌ام
کار حکومت محلی کوران نيست..
(فروغ فروخزاد)