سالهایی که بدون آزادی گذشت
Thursday, January 01, 2004
HaPpY New Year !



* سال 2004 هم رسيد....آربي .. جولي.. جري..متيو..ارني عزيز و همه دوستان تبريک تبريک..

* در تمام کليساهاي تهران تمام دوست هاي خوب ارمني مشغول جم آوري کمک به آوارهاي بم هستن حتي در آغاز سال نو..

* هيچ به اين مسئله در چند روز بر خوردين که چقدر آدم بزرگ ها صحبت از : بايد اين کار و کرد بايد اينجوري بشه بايد و کلي بايدي که بعد از زلزله رودبار هم فراموش شد انگاراين روزا قرص بايد هاي بي عمل ارزون شده..

* نمدونم جريان عروس 20 ساله(کبري رحمانپور ) که مادر شوهر 74سالشو با 135ضربه چاقو از پا در آورده بود و يادتون هست يا نه ؟ دختري که در سن 18 سالگي به عقد مرد 54ساله در میاد تا مدتی از طعم تلخ فقر و نداری دور باشه.. دیروز در کمال ناباوری اعلام کردن حکم اعدامش آمده اما در چند ساعت پر از اضطراب و نگرانی در دقیقهای آخر اعلام کردن به دلیل فراهم نبودن مقدمات اجرای حکم .. به دستور قاضی عسگر زمان اجرای حکم به ۱۵ روز دیگه موکول شد و رئیس زندان برای پاسخگوی به این مورد که وسائل برای اجرای حکم آماده نبوده حاضر شد.. نمدونم در مورد این خبر چی باید بگم فقط تنها چیزی که برای گفتن دارم اینه که .. گاهی اجرای قانون همیشه حق نیست.. و گاهی فراموش میکنیم حقوق باید آمیخته با روانشناسی و جامعه شناسی باشه تا حکم نهایی همون خود حق باشه نه فقط اجرای قانون... چقدر دوست دارم اولیای دم گذشت کنن تا طبق ماده 208 قانون مجازات اسلامي حبس تعزيري 3تا10 سال بهش بخوره و در نهايت آزاد بشه..